بناگاه ترا می نامم
و با تو سخن می گویم
و به دست های خود می نگرم
که پر از توست
و در سر تا پای خود
تن تو را حس می کنم
نام تو در سرم می پیچد
که رساتر از های و هوی دنیاست
ولی تو را به فراموشی می سپارم
چون باغبانی که
گل ها را به سکوت باغ می سپارد
زیرا باز به سوی تو خواهم آمد
زیرا به ناگاه تو را خواهم نامید
اگر فردا براي شکار پلنگ به دريا رفتم،
مرا ببخش که جواب سلامت را نمی دهم
370241 بازدید
335 بازدید امروز
318 بازدید دیروز
1649 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian